کوروشکوروش، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

قندک مامان

جشن تولد 3سالگی

    پسر قشنگم عکسای تولدتو در ادامه مطلب ببین پذیرایی عصرانه       کوروشی و دوستاش   قلم دوش عمو میلاد همراه با کادویی که عمو جونش براش خریده ماشین کنترلی   کیک بره ناقلا که همیشه می خواستیش     در حال ناخونک زدن به کیک               ...
16 خرداد 1394

آغازی دوباره

چه زیباست حس آغازی دوباره تولدی دوباره بودنی دوباره کوروش عزیزم                      می خواهم بدانی آمدنت چگونه عادت بودنم را بر هم زد و مرا به یاد خودم  به یاد عشق  به یاد بوهای گمشده ی گلهای اطلسی و شب بو  و به یاد شمعدانی های معصوم باغچه ی کودکی ام و به یاد زندگی که گهگاه روی طاقچه ی عادت از یادم می رفت انداخت می خواهم بدانی وقتی در 5 خرداد 91 بین هوش و بیهوشی تو را زنده تر و بیدارتر از نه ماه گذشته در کنارم دیدم و حس کردم انگار یکبار دیگر خدای مهربانم تمام زندگی _ تمام زیباییها _ تمام گلها _تمام درختان...
5 خرداد 1394

کنگ و طبیعت زیباش

  جمعه 25/2/94 ما بسمت روستای زیبای کنگ که گفته میشه ماسوله ی خراسان هست حرکت کردیم.تصمیم داشتیم بعد از خوردن صبحونه به پیاده روی بپردازیم و تا هرجایی که شد و بچه ها خسته نبودند راه بریم و بعدش برای نهار به طرقبه بریم.   در ابتدای مسیر جایی اتراق کردیم و صبحونه خوردیم و چندتا دونه عکس انداختیم این عکسم کوروش خودش از خودش گرفت(میخوام از خودم عسد بدیلم) صورت کثیفشم ماستیه اشتباه نشه یه وقتی فقط ماست چکیده هست که مالیده به دماغش سنگ پراکنی در رودخانه       مشغول فوت کردن قاصدک در بین راه کوروشی همش میخواست وایسته و آّ بازی کنه و راه نمیامد و ما هی مجبور بودیم که...
3 خرداد 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قندک مامان می باشد